English
به خانه سینما خوش آمدید. / ثبت نام کنید / ورود
 

اخبار

گزارش مراسم رونمائی از کتاب «دندان گرگ» نوشته مهدی نادری با حضور فریدون جیرانی و رضا درستکار و رضا صائمی

گزارش مراسم رونمائی از کتاب «دندان گرگ» نوشته مهدی نادری  با حضور فریدون جیرانی و رضا درستکار و رضا صائمی
جلسه رونمائی از کتاب «دندان گرگ»اولین همکاری انجمن منتقدان و نویسندگان سینمائی و کانون کارگردانان سینمای ایران از سری نشست های تعاملی صنوف خانه سینما در ساعت پنج عصر دوشنبه بیست و یکم اسفندماه در سالن سیف الله داد خانه سینما برگزار گردید. پس از مراسم امضاء و اهداء کتاب  جلسه ی معرفی کتاب و پرسش ‌‌پاسخ در سالن سیف الله داد با اجرای رضا صائمی   منتقد سینما و‌مسئول کمیته فرهنگی انجمن منتقدان و رضا درستکار منتقد سینما آغاز گردید.

رضا صائمی در مقدمه سخنانش برگزاری این سلسله جلسات تعاملی صنوف سینمائی را در جهت اعتلا و ارتقاء سینمای ایران و صنوف سینمائی برشمرد و برای ادامه برگزاری ابن سلسله جلسات در سال آینده ابراز امیدواری کرد.

صائمی در توصیف کتاب «دندان گرگ» را یکی از معدود آثار درخشان سینمای اجتماعی ایران دانست که جلوتر از زمانه ی خود ایستاده و با توجه به مقدمه کتاب ، نادری پیش از شکل گیری رویکرد امروزی سینمای ایران این فیلمنامه را برای ساخت دومین فیلم خود به نگارش در آورده. فیلمنامه سرشتی حماسی در کوچه پس کوچه های شهر دارد و متن چنان خون دار و چند لایه است که کتاب از دست خواننده بر زمین گذاشته نمی شود.

و یک نفس تا پایان می روی و وقتی تمام شده به سرعت شروع به خواندن دوباره کتاب کردم.

از لحاظ جامعه شناسی نگاه نادری به طبقه اصطلاحا جنوب شهری از جنس فرومایگی نیست. شاپور فرجام هر چه داشته را به پای ارزش‌های اخلاقی اش بعنوان یک بزن بهادر گذاشته که اتفاقا می خواهد گذشته اش را فراموش کند اما کینه ای قدیمی سرنوشت دیگری برایش رقم می زند. با توجه به اشاره نویسنده در مقدمه ی کتاب و از منظر من زیست نادری را در لایه لایه شهر و مردمانش با طبقات و لهجه های مختلف می توان فهمید. همینطور عمل دراماتیک او از قصه های خیابان کمک می کند که ابژه های جامعه شناسی و انسان شناسی در قامت کاراکترها و فضاها مخاطبین را همراه کند.

بایستی اشاره کنم که پس از خواندن این فیلمنامه سریال اخیر پوست شیر به ذهن شما متبادر می شود و بنظرم دندان گرگ از ظرفیت زیادی برای تبدیل شدن به یک فیلم یا سریال فراموش نشدنی را داراست.

خون تازه ای در سینمای اجتماعی ما خواهد دمید و از خشونت و فقر ابتذال نمی سازد. تجربه من در سالها مطالعات سینمائی و جامعه شناسی و حضور در حیطه نقد سینمائی فقدان چنین آثاری را دلالت می دهد.

سری فیلمهای اجتماعی دهه نود اغلب فاقد درک و چندلایگی مخصوص ژانرهای گنگستری و نوآر است. بسیاری در سطح یک صفحه حوادث و گزارش یک جنایت در طبقه متوسط باقی مانده اند.

 

سپس رضا درستکار جملاتش را باتوصیف شخصیت خود نویسنده آغاز کرد که در طول سالها آشنائی با اولین فیلمهای کوتاه و مستند او متوجه شدم که مهدی نادری چندوجهی به سینما و هنرهای مدرن نگاه می کند و در هر بار حضورش فکر نو به سینما آورده. از اولین مستندش تا اولین فیلم سینمائی اش که خون تازه به سینمای ایران تزریق کرد. یکی از مسائل او زبان است. سالها پیش که فیلمنامه ای در خصوص مهاجران لهستانی برای یک تیم سرمایه گذاری بین‌المللی نوشت متوجه سرعت و دقت و‌احاطه او به تاریخ معاصر و علاقه اس به چندزبانی در آثارش شدم. بخاطر منش اخلاقی اش متأسفانه آنچنان که باید قدر نمی بیند و به ارزش های وجود او و امثال او‌در این فضای‌آدمخوار سینمای ایران توجه‌نمی شود . نادری اصولا آدم با ارزشی ست .

 البته نادری و هم‌نسلانش که تعدادی شان در این سالن حضور دارند دچار یک سؤتفاهم و یک حذف ناعادلانه شده اند.

مثلا رفتار با مجید برزگر و همسر محترمش در شأن این دو‌هنرمند نیست و چه کسی اجازه می دهد علیه او تخریب صورت بگیرد و‌ متعحبانه ‌همه ‌ما سکوت کرده ایم. 

همچنین درستکار به خاطره تلخش از فیلمنامه ساخته نشده مرحوم رسول ملاقلی پور اشاره کرد که ساخته نشدنش به خوره روح او بدل شد و این سینماگر بزرگ را از ما گرفت.

همینطور فریدون گله که بدعوت‌من ‌سعید عقیلی و چندتن از دوستان خورپلنگ یا کندو ۲ را نوشت و البته که‌هیچگاه رنگ پرده را به خود ندید و استاد با حسرت جوان‌مرگ شد.

امیدوارم این اتفاق برای مهدی نادری نیفتد. او یک جان شیفته حقیقی سینماست و‌ برای من بسیار تعجب آور بود وقتی فیلمنامه اش را خواندم او چگونه شهر و مردمانش و طبقه لوتی ها را با این جزئیات می شناسد.

این را هم اضافه کنم که با وجود اینکه بنظرم منبع اصلی پوست شیر این فیلمنامه آست و شباهت غیرقابل انکار دارد اما آرزو می کنم دندان گرگ ساخته شود تا یک شاهکار در کنار آثار بزرگ مربوط به این طبقه ساخته شود. کتاب به شکل عجیبی از آدم‌ها و رخدادها یک حماسه شهری می سازد که انواع تیپ سازی اصیل را در آن می بینیم.  بنابراین بجز پوست شیر این فیلمنامه‌چند‌لایه بکر و غنی در خود دارد. قهرمانانش برای همیشه در ذهن مخاطب زندگی می کنند.

نادری در توضیحاتش در خصوص زمان نگارش فیلمنامه و روند نگارش آن توضیح داد که من یکی از فرزندان خانواده ای اهل مطالعه هستم که به موهبت وجود برادرم علیرضا نادری با ادبیات و‌ تئاتر آشنا شدم و از آنجائیکه بچه جنوب شهرتهران‌ هستم بنابراین تجربه های مختلفی در همه دوران زندگی داشتم. من از ضوابط خانواده بیرون زدم و سالها ورزش کردم مثل نود درصد بچه های جنوب شهری فوتبال و کشتی را در سطح آماتوری تجربه کردم. سالها در جنوب شهر در اسلامشهر باشگاه‌داری کردم. باشگاه بوکس ما خیلی رونق داشت. ظهرها که باشگاه خلوت بود روی رینگ بوکس تئاتر تمرین می کردم ‌اغلب نمایشنامه هایی بر اساس زندگی مردم بود. محسن تنابنده ، حسن وارسته. مرحوم شهرام عبدلی عزیز. امیر سهیلی و تعدادی از آرتیست‌های امروز سینما و تئاتر برای ورزش آنجا می آمدند.

زندگی در جنوب شهر سرشار از حوادث ‌و وقایع دراماتیک است که من با توجه به کتابها‌و‌نمایشنامه‌هائی‌ک‌می‌خواندم‌‌نریشن ذهنی ویژه ای داشتم ‌‌وقایع ‌‌حوادث و آدم‌ها را اینگونه می دیدم.

دلایل ساخته نشدن هر فیلمی هم متفاوت است. من خسته نمی شوم از هیچ وضعیتی. پیگیرم و مصمم. شاید آقای پرستوئی از زبان‌ خودشان بهتر توصیف کنند که این‌فیلمنامه‌چرا تا بحال ساخته نشده.

در ادامه بحث رضا صائمی موضوع بی هویتی در سینمای اجتماعی ایران را از منظر جامعه شناختی مورد بررسی قرار داد و از نمایش فقر در سینمای اجتماعی بعنوان فرومایگی انتقاد کرد.

او با اشاره به سینمای مجید مجیدی نگاه او‌‌ را فاقد آسیب شناسی و تلاش برای حل معضل فقر عنوان‌کرد‌. هنرمند بجای احساس مسئولیت در مقابل فقر جامعه ، با شاعرانگی ‌فقر را ستایش و‌تقدیس می کند.

این موضوع موجب دعوت از فریدون جیرانی به روی سن گردید و جیرانی به مسئله گفتمان غالب هر دوران اشاره کرد‌و‌کیارستمی و مجیدی و فرهادی را حاصل همین گفتمان دانست که امروزه از گفتمان پرسشگرانه‌امروز جدا شده و مورد انتقاد قرار می گیرند. بنظر جیرانی تنها فیلم صاحب گفتمان در دهه اخیر برادران لیلا ساخته سعید روستائی دانست.

نادری با اشاره به سعید روستائی اعلام کرد که سعید روستائی در راه آمدن به این جلسه ، بخاطر ضرورت حضور در کنار مادر و خانواده اش مسیرش را تغییر داد و بنظرم بشکل خیلی نمادین سعید بین تعهد آرتیستیک و تعهد خانوادگی ، خانواده را انتخاب کرد که‌ می تواند بسیاری از سؤتفاهمات را درباره این سرمایه ارزشمند سینمای ماندتوضیح دهد.

در پایان رضا درستکار از حاضران و‌مخاطبان‌دعوت‌کرد‌که فیلمنامه دندان گرگ را بخوانند و از منظر زبان و لحن آن راعلیرغم تفاوت موضوعی با نثر ابراهیم گلستان و نویسندگان‌و‌دیالوگ نویسانی همچون فریدون‌گله‌و‌مسعود کیمیائی نمایشنامه های علیرضا نادری مقایسه کرد.

با درخواست فریدون جیرانی صحبتهای پرویز پرستوئی پخش شد که به تلاش های ده ساله ی نادری برای ساخت دندان گرگ و عدم‌درک زمانه‌  از سوی سرمایه‌گذاران‌و ‌تهیه‌کنندگان موجب شده که به‌ نادری ظلم شده و فیلمنامه ای با این ارزش‌ها سلاخی و ذبح شود. پرستوئی در پایان اطهار امیدواری کرد که این فیلم بزودی ساخته خواهد شد و‌ من وظیفه ام را در قبال آن‌انجام‌خواهم‌داد‌چرا‌که بسیار به شخصیت اصلی بعنوان یک الگوی قهرمان علاقه و‌اعتقاد‌‌ دارم و اگر خوب چشم باز کنیم این آدم‌ها را در اطراف خودمان‌ خواهیم‌دید.

رضا صائمی در پایان جلسه تعهد اجتماعی و باز تعریف بنیان های نظری در اذهان سیاستگزاران نسبت به سینماگران‌اصیل ، خواستار نگاه شایسته سالارانه به حضور آنها در عرصه سینما شد.

 از حاضران‌در جلسه می توان به فریدون جیرانی. علی دهکردی. محمد آقازاده. حبیب احمدزاده. محسن امیریوسفی. مجید برزگر. جابر قاسمعلی. اصغر نعیمی. علی شفیع زاده. رضا سبحانی. نیما عباسپور . وحید موسائیان. حمیدرضا قطبی. علی نیک رفتار. مهرداد‌غفارزاده. ‌‌نادر مقدس. محمد‌تاجیک. بهناز شیربانی. نیما نادری.  قدرت الله صلح میرزائی. محمد‌عرب زاده و جمعی از اهالی سینما و علاقه مندان اشاره کرد.

 

 


رونمایی کتای دندان گرگ 11
رونمایی کتای دندان گرگ 10
رونمایی کتای دندان گرگ 9
رونمایی کتای دندان گرگ 8
رونمایی کتای دندان گرگ 7
رونمایی کتای دندان گرگ 6
رونمایی کتای دندان گرگ 5
رونمایی کتای دندان گرگ 4
رونمایی کتای دندان گرگ 3
رونمایی کتای دندان گرگ 2
رونمایی کتای دندان گرگ 1  

 

 

 

 

۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۱۰:۲۳

نظرات بینندگان

میانگین امتیاز کاربران: 0.0  (0 رای)

امتیاز:
نام فرستنده: *
پست الکترونیک:
نظر: *
 
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500